کد مطلب:193912 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:213

مسئله شرعی
بنابر فتوای اكثر قریب به اتفاق فقها، یكی از شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منكر، تجویز التأثیر است؛ یعنی آمر به معروف و ناهی از منكر باید احتمال بدهد كه مخاطب به گفته او عمل می كند و گر نه اگر چنین احتمالی منتفی باشد نهی از منكر لازم نیست. این فتوا از مقنعه ی شیخ مفید [1] گرفته تا كتاب های فقهی امروز در باب امر به معروف و نهی از منكر، آمده است، درباره این قید دو مطلب گفتنی است: اول این كه در مستند الشیعه نراقی، شرح لمعه، الریاض، این قید ذكر شده اما هیچ جا در مقابل اطلاق «لتأمرن بالمعروف» قید تأثیر نیامده است. بنابراین احتمال التأثیر یا تجویز التأثیر دلیل شرعی ندارد و تنها یك دلیل عقلی دارد كه لغویت باشد؛ بدین معنا كه اگر به یك تارك الصلاة بگویند: نماز بخوان تأثیر ندارد و از طرفی دستور شارع حكیم باید بر اسلوب عقلانی حمل گردد. آن جا كه امر به معروف اثر ندارد، گفتن و امر و نهی از لحاظ عقلی جایز نیست.

مطلب دوم آن كه مرحوم شیخ عباسعلی اسلامی كتابی به نام دو از یاد رفته دارد كه در آن، به شدت وجود دلیل شرعی برای تجویز التأثیر در باب امر به معروف و نهی از منكر را رد می كنند و می فرماید تنها دلیل این قید، دلیل عقلی است.

به هر حال باید به وسیله امر به معروف و نهی از منكر حجت بر همگان تمام شود. «لیهلك من هلك عن بینة [2] ؛ تا كسی كه [باید] هلاك شود با دلیلی روشن هلاك شود». اتمام حجت خود مطلب مهمی است. اگر ما آن را مهم نمی دانیم خداوند چنین خواسته است. امروزه مسئله اساس دین مردم است؛ دینی كه ریشه در وجود آنها دارد اما در پی تبلیغات شیطانی شرق و غرب ضعیف شده است. اعتقاد به واجب بودن نماز دارند، اما نماز نمی خوانند و اساس ایمان در دل های آنها سست شده است. با امر به معروف و نهی از



[ صفحه 93]



منكر دین آنها محكم تر می شود.

امروزه سختی های زمان پیامبر وجود ندارد. دیگر لازم نیست از صد قبیله اجازه ی سخن گفتن گرفته شود و كار به مراتب آسان تر است. البته، اگر سختی و اهانتی در این راه دامنگیر مؤمن شود باید رسول خدا را كه عالی ترین مصداق صالحان است به یاد آورد كه تمام این بلاها بر سرشان می آمد، ولی هم چنان ادامه می دادند و از ابلاغ پیام خدا باز نمی ایستادند.



[ صفحه 95]




[1] ابوعبدالله محمد بن نعمان، معروف به شيخ مفيد (م: 413 ق) فقيه، اصولي، محدث، رجالي و متكلم و از شاگردان جعفر بن محمد قولويه، شيخ صدوق، ابوغالب رازي، احمد بن محمد بن حسن بن وليد بوده است. سيد رضي، سيد مرتضي، شيخ ابوالفتح كراجكي، شيخ طوسي و سلاربن عبدالعزيز ديلمي، از شاگردان مبرز شيخ بوده اند. وي داراي تأليفات بسيار از جمله: احكام أهل الجمل، الاختصاص، الارشاد في معرفه حجج الله علي العباد، الاستبصار في ما جمعه الشافعي من الأخبار، الانتصار، التمهيد، كشف الالتباس، المقنعه مي باشد. (ريحانة الادب ج 5، ص 365 - 361).

[2] انفال، آيه 42.